هنر همیشه بر حق بودن

وی از بزرگ ترین فلاسفه اروپا بود و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید است. شوپنهاور 17 سال بیشتر نداشت که پدرش خودکشی کرد. مادر او نویسنده بود اما به پسر مهری نداشت و به زودی مادر و پسر از هم جدا شدند. او مهر مادری را نچشیده بود و البته این امر در عقایدش مؤثر واقع شده بود.

در این رهنمودها به ظاهر آن چه اصل است غلبه بر حریف به هرتدبیری است و غالباً مطالبی آمده است که جنبه جدلی دارد، نه استدلالی .

با این حال، از منظری دیگر، خواننده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا می شود، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحث های روزمره نیز رخ می نمایند .

سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی می دانستند که در قبال دریافت اجرت و بی توجه به حقیقت و عدالت به دیگران می آموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند.

چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «|هنر همیشه بر حق بودن»| تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیه های عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان می کند، توصیه هایی که بی هیچ عذر و بهانه ای ماکیاولیایی هستند.

کتاب هنر همیشه بر حق بودن 38 راه را به شما یاد می دهد تا در بحث هایی که ممکن است شکست بخورید، حتی اگر حق با شما نباشد پیروز شوید.

از نظر شوپنهاور پستی و غرور ذاتی بشر همیشه مانع از این می شود که شکست را بپذیرد و با راه های متفاوت سعی می کند تا خودش را حتی در صورت شکست پیروز اعلام کند.

این 38 راه را همیشه نیاز دارید چون وقتی واقعاً در بحثی حق با شماست باید راه های فریب کاری طرف مقابل را بشناسید و با آن مقابله کنید.